حجت الاسلام و المسلمین زاهدی پور امام جمعه شهرستان ماهنشان در مراسمی که به مناسبت رحلت امام در حسینیه سپاه ناحیه ماهنشان تشکیل شده بود سخنرانی کردند.
متن سخنرانی
قال رسول الله(ص): الا ان للحسین حراره فی قلوب المومنین لا ترد ابداً
روایتی معروف از پیغمبراکرم(ص) داریم که میفرماید: حسین و منی و انا من حسین. در مورد این روایت دو نوع تفسیر ارائه شده است. اولاً روایتی داریم که حضرت رسول(ص) میفرماید: اول ما خلق الله نوری. البته در بعضی روایات اول ما خلق الله العقل نیز آمده که به حیطه مجردات مربوط میشود. که بحث در این باره وقت بیشتری را میطلبد. این سؤال مطرح است که چرا به اباعبدالله ابا عبدالله گفتند: در روایات داریم که هر چه مخلوق در عالم وجود دارد که انسان اشرف آنهاست به واسطه نور رسول الله خلق شدهاند. البته حدیث قدسی لولا فاطمه لما خلقتکما دلیل بر بالا بودن شأن حضرت زهرا(س) از پیغمبراکرم(ص) نیست. وجودی بالاتر از رسول الله(ص) نداریم. اگر حضرت زهرا(س) نبود کفوی هم برای امیر مؤمنان پیدا نمیشد و همینطور یازده امام هم نبود. این نسل پاک که از اصلاب شامخهاند از صلب حضرت زهرا(س) ادامه یافتهاند؟ لذا حضرت میفرماید: من اولین نوری هستم که خلق شدم و تمام عالم به واسطه نور من خلق شدهاند. وقتی که گفته میشود حسین منی و انا من حسین اینجاست که اباعبدالله معنی پیدا میکند چون نور حسین نور رسول الله، و نور رسول الله نور حسین است. اباعبدالله از دیدگاهی کنیه حضرت و از دیدگاهی دیگر که معنای بالاتری دارد یعنی پدر کل بشریت است.
زیارت عاشورا نظام حرکت مومن است لذا به هرکس سلام نمی دهند واینکه گفته شده صد بار لعن سپس صد بار سلام که در دوران اصلاحات می خواستند زیارت عاشورا دیگری بنویسند که میگفتند این زیارت انسانی نیست اینکه گفته میشود با همه دوست باشید انسان محبوب و افضل مخلوقات است تصور نادرستی میباشد. در زیارت عاشورا میخوانیم اول دشمنی سپس دوستی. البته شناخت دوست ودشمن خیلی مهم است. ولی این منطق که نهی از منکر نکنید چرا که انسان محترم است در جایی از اسلام یافت نمیشود در این زیارت نامه بر دشمنان سیدالشهدا و رسول الله و بالاتر از آن بر دشمنان خدا لعن فرستاده سپس لیاقت سلام و درود پیدا میکنید.
اسلامی که دین رحمت و رأفت است اما رأفت بدون دشمنی امکان پذیر نیست وقتی می خواهید شخصی را که مورد ظلم واقع شده یاری کنید باید با ظالم مقابله کنید. انقلاب اسلامی ایران بر پایه این اساس و زیارت عاشورا استوار شده که یک بحث سیاسی عمیقی محسوب میشود.
بخش عمده چهار چوب نظری اسلام در زیارت عاشورا است لذا سیدالشهدا آمد و مقوله تبری و تولی را احیاء کرد حتی تا مرز فدا کردن مال جان حرم در برابر اسلام پیشرفت چرا که امویه میخواست نور اسلام را خاموش کند ولی اراده خداوند به پایداری آن تعلق گرفت. ابن ابی الحدید سنی شارح نهج البلاغه میگوید: معاویه به مرد نا بینایی گفت: ینی امیه اسلام را مانند تو کور خواهد کرد. امریکا با اسلام عربستان و وهابیت و اسلام آمریکایی کاری ندارد. این اسلامی که آنان میخواهند عین ضلالت و گمراهی بوده و بدتر از کفر میباشد. چرا که به نام اسلام تیشه به ریشه اسلام میزنند. نکته بعدی ولایت پذیری است که در زیارت عاشورا وجود دارد. ولایت هم چون و چرا، فکر کردن و تأمل نمیپذیرد. روزی پیامبراکرم(ص) معاویه را طلبید اما او ایشان را اجابت نکرد و پاسخ داد که در حال خوردن طعام هستم حضرت او را نفرین کرد و فرمود هیچوقت شکمت سیر مباد و او آز آن روز هر چه طعام میخورد سیر نمیشد. وهابیت با تخریب قبور ائمه بقیع و فرستادن ضریحها به موزههای انگلیس نمیتوانند نور اهلبیت را در دلها خاموش کنند. نور ولایت در دلها خاموش شدنی نیست. البته ولایت هم درجاتی دارد. ولایتی که سیدالشهدا قبول کرد ولایت الهی بود. ما باید ولایت پذیری را از صحنه کربلا بیاموزیم و اینکه هر چیزی فدای اسلام است. اگر به این مبنا رسیدیم به چار چوب نظری اسلام نیز رسیدهایم.