ما باید انتظار فرج حضرت غائب ـ عجّل اللّه تعالى فرجه الشّریف ـ را داشته باشیم، و فرجش را فرج عموم بدانیم، و در هر وقت و هر حال باید منتظر باشیم، ولى آیا مى شود انتظار فرج آن حضرت را داشته باشیم، بدون مقدمات و تحمّل ابتلائاتى که براى اهل ایمان پیش مى آید؟!
با این حال، چه اشکالى دارد که تعجیل فرج آن حضرت را با عافیت بخواهیم، یعنى این که بخواهیم بیش از این بلاها که تا به حال بر سر مؤمنین آمده، بلاى دیگرى نبینند؟!
زیرا در روایت آمده است:
وقتى سفیانى خروج مى کند، هر کس نام على، فاطمه، حسن و یا حسین را دارد مى کشد.
پس از این که عدّه اى کشته مى شوند، بقیّه مى گویند:
پدران و مادران ما گناه کرده اند و این اسم ها را بر ما گذاشته اند، ما چه تقصیر داریم.
در این جا سفیانى تفضّل مى کند! و به افراد خود دستور مى دهد از کشتن صاحب بعضى از نام ها خوددارى کنند، ولى صاحب بعضى از نام ها را بکشند! چنان که زمانى یهودى ها اگر مى دیدند صاحب شناسنامه، شیعى است، فورا او را مى کشتند!
الآن هم منتظر دستورند!
در هر حال، باید منتظر فرج باشیم ولى با مقدمات آن؛ ولى مى دانیم که ضعیفیم و طاقت ابتلائات سخت را نداریم، لذا از خدا بخواهیم که شیعه بعد از این دیگر به ابتلائات بیشتر، مبتلا نشود. و اهمّ مقدّمات انتظار فرج را که توبه و طهارت از گناهان است، تحصیل کنیم.
برچسب ها : فرج , سفیانی , توبه و طهارت ,