عرض سلام ودرود و تبریک دارم خدمت همه فرهنگیان و معلمان عزیز مجموعه پرشور آموزش وپرورش و همه عزیزان که امانت دار مردم این سرزمین الهی و اسلامی هستند. ان شالله عیدی واقعی شما به دستان آقا امام زمان(عج) که همان در حقیقت لوح سپاس در جهت کسب رضایت قلب نازنین آن بزرگوار است که یک اشاره رضایت بخش ایشان به کل وجود و هستی می ارزد.
عرض سلام به خدمت همه شما و کسانی که آمده اند تا از تعلیم و تربیت تجلیل کنند مسئولین بزرگوار خواهران و برادران، برادران سپاهی و با الخص تقدیر وتشکر از حضور فرماندار محترم، ان شالله این جلسه ای که خدمت شما هستیم جلسها ی مرضیه رضای خداوند باشد.
عزیزان چون اگر ما همه چیز را نگوییم بعضی مواقع فرهنگ تدریجی است و ممکن است تا ثیراتی داشته باشد جبرانش هم به مراتب زمان برتر از ایجاداش است. چون شما فرهنگی هستید و بهتر ظرفیت فرهیختگی د ارید.
اکثریت مراجع دست زدن بدون نظم را احرام نمی دانند و اساتید اخلاق این را میگویند که انسان باید کاری انجام دهد که فایده داشته باشد و وقتی جمع فرهنگی است قطعا این انتظار بیشتر است، بعضی مواقع است که نمی خواهیم کاری انجام دهیم که خداوند از ما ناراضی شود و در مواقع دیگر نمیخواهیم او را غضبناک کنیم ، این خیلی عالیست اما این برای نخبه گان نیست برای انسانهای عادی است نه برای انسانهایی که فرهنگ ساز هستند
یکدفعه است من فرهنگی هستم به معنای عمومی همه فرهنگی هستند ، چون هیچ انسانی بدون فرهنگ نیست منتها فرهنگ یک مفهوم لغزنده است و میتواند منفی ، انسانی باشد یا غیر انسانی- فرهنگیانی با ظرفیت فرهیختگی،فرهنگ ساز.
نتیجه یک چیز دیگر میشود یکدفعه است خداوند از من راضی باشد و یکدفعه خداوند از من ناراضی نباشد ولی این هم است که من فقط نارضایتی فکر نکنم بلکه به رضایت مندی خد، این دو معنایش خیلی با هم فرق میکند.
موسی کلیم با خدا صحبت کرد و پرسید بهترین بنده تو کیست ؟ فرمود: خاتم پیامبران، او حبیب من است تو کلیم من هستی سپس موسی عرض کرد خدایا فرق من با حبیب تو چیست، خدا فرمود: فرق تو با او این است که تو کلیم من هستی و او حبیب من است. فرق این دو چیست گفت: تو میخواهی رضایت من را کسب کنی و اما حبیب من که پیامبر خاتم باشد فرقش با تو این است که من میخواهم آن را راضی کنم. بنده به جایی برسد که خداوند بخواهد او را راضی کند. در مورد حضرت زهرا (س) هم چنین دیده میشود. فرمود که رضایت خداوند در گرو رضایت فاطمه است چرا؟ چون این بنده خدا که فاطمه باشد خواهران و چون آن بنده خدا که پیامبر باشد عزیزان اینها هیچ وقت خدا را ناراضی نکرده اند اما این سخن میشه درس اخلاق فرهنگیان در صلوات حداقل دو ویژگی است یکی این که حب خدا و دوستاران او در آن است درود و سلام فرستادن بر محمد و آل محمد دو ما این که دارم دشمنان پیامبر را نا خشنود میکنم و مرحله ای عالی تر مه بندگی خدا را میکنم خیلی فرق میکند .
عزیز ان گفتند معلمی تعهد است نه شغل، فرمود اگر معلمی شغل است، شغل انبیاست اما ببینیم شغل انبیا، چه ویژگی دارد. پیامبری چگونه احیا شود مفهوم پیامبری نه نسل پیامبری،
پیامبری اولا این ظرفیت را دارد که خلیفه خدا ست ( قال انی جاعل ...) هدف از پیامبری،خلیفه خدا بودن است یعنی ما که فکر می کنیم همه انسان ها خلیفه خدا هستند این را نه خدا فرمود نه پیامبر؛ جاعل ظرفیت را میرساند، لذا ملائکه گفتند: ای خدا میخواهی کسی را بیاوری که میدانی خون ریزی مکنند پس معلوم است که گناه، انحراف و عدم بندگی با خلافت خدا سازگارنیست اما خدا چه گفت( قال انی اعلمواما لا تعلمون) من میدانم چیزی را که شما نمی دانید ، اما خداوند چیزهای که ملائکه گفتند تکذیب نکرد اما گفت چیزهای هست ،موجوداتی است در روایت است مصداق اکمل این موجودات پیامبرو اهل بیت هستند، اما این که خدا ویژگی خلیفه را چه بیان کرد ( والعمه ادم اسماءکلها) که یک مصداق آن اهل بیت هستند خداوند یاد داد به آدم؛پس خلیفه خدا چیزی را می داند که ملائکه نمی دانند وآن عبارت است از روش و منش بر اساس اسماء الهی است ،لذا خدایی میشود، یعنی کاری انجام میدهد در لیاقت خدا ،پس تعلیم از انبیا شروع شد و مطالبی را بین کردند که کسی که علم را آفریده اولویتش چه بوده خدایی که آ فریننده علم بود اولین چیزی را که آموخت اسماء الهی بود .این به ما می آموزد که اولویت آموزشی وتحصیلی ما چه باشد .
یک ویژگی دیگر تعلیم چون چیزی که خدایی نیست اصلا علم نیست و هر چیزی که مارا به غیر خدا میرساند باز علم نیست علمی که ما را به ولایت نرساند علم نیست علمی که ما را از گناه دور نکند علم نیست لذا اولول علم معرفت الله چرا معرفت الله چون همه علوم در پرتو علم الهی است به تعبیر آیت الله جوادی عاملی در کتاب منظلت عقل در هندسه معرفت دینی میگوید شما مگر علم غیر دینی هم داریم وقتی میگویند بعضی از علوم انسان را گمراه می کند ایشان می فرمایند آن علم نیست جهالت است چون علم در پرتو عقل است وعقل نماد پرستش و بندگی خداست .
شما به عنوان فرهنگ ساز جامعه و این که ظرفیت فرهیختگی را شما دارید باید در عرصههای مختلف اجتماعی فرهنگ سازی کنید که یکی از آن انتخابات است اما در ارتیاط با انتخابات عزیزان اولا این را عرض کنم که دقت بکنیم مخصوصا شماها که یک گروه از افراد جامعه در دستان شماست شاید این گروه سنشان به رای دادن نرسد اما میشود خانواده را به صورت غیر مستقیم تحت تاثیر قرار دهد .
ما به حرفهای امروز کاندیداها گوش نکنیم چون اکثر آنها واقعیت را بیان نمی کنند و سابقه رفتاری و عملکردشان را بررسی کنیم و توجه داشته باشیم چه در مورد انتخابات ریاست جمهوری یا شوراها صلاحیتهای عملی چه در ارتباط با تعهد الهی چه در ارتباط با صلاحیتهای مربوط به کار آمدی در حیطه تاریخ شوراها توجه کنیم
در انتخاب اکثریت گرا نباشیم همه به تکلیف و شناخت خود دقت داشته باشند امام جعفر (ع) یک روز به هشام عرض کرد یا هشام (ثم ذمه الله الکثرة) خداوند متعال اکثریت گرایی را سرزنش می کند در قرآن سوره انعام میفرماید: اگر بخواهید اکثریت گرا باشید، اکثریت تو را گمراه خواهند کرد چرا؟ چون اکثریت فقط با گمان و حدس کار می کند. انسان نخبه خودش انتخاب میکند چون خودش انتخاب شده است میداند که چگونه باید انتخاب کند، امیر مومنان فرمود (لا تستحشو فی طریق هدا) اگر در مسیر حق حرکت میکنی مواظب باش به دلیل این که افرادش کم است باعث وحشت تو نشود یعنی امکان دار د یک جامعه ای پیدا شود که کل آن جامعه نا حق باشد و یک نفر به دنبال حقیقت باشد پس بهترین معیار این است که به دنبال رهبری حرکت بکنیم، سخنان ایشان را گوش کنیم در این عرصه گوش کردن به فرمایشات رهبری واجب است .
اگر ما به عنوان یک فرهنگی و به عنوان یک فرد فرهنگ ساز باشیم، باید دقت بکنیم،چون هم خودمان میتوانیم خوب انتخاب کنیم و هم این که به عنوان یک نخبه برای دیگرا ن هم راه نشان دهیم خداوند متعال عنایت فرماید پشت سر رهبری با استحکام تمام با اراده و عظم جدی حرکت بکنیم.