جلسه ستاد احیاء امربه معروف و نهی از منکر شهرستان ماهنشان با حضور حجت الاسلام و المسلمین زاهدی پور امام جمعه شهرستان و اعضای ستاد احیا برگزار شد.

 

متن سخنان حجت الاسلام و المسلمین زاهدی پور امام جمعه شهرستان بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم.الحمدلله رب العالمین و صلی الله علی محمد وآله الطاهرین. سلام عرض می کنم محضر تمام عزیزان، برادران وخواهران وتشکرمی کنم ازتشریف فرمایی تمام عزیزان حاضردر جلسه، مخصوصا از جناب آقای عزیزی معاون محترم فرماندار، روحانیت محترم، روسای محترم ادارات، نیروی انتظامی شهرستان که جناب سرهنگ امروز اینجا نبودند و قبلا با بنده هماهنگ کرده بودند و ادب هم این را اقتضا می کند که اگر نمی توانیم در جلسه ای حضور داشته باشیم باید یا با دبیرجلسه یا رئیس جلسه هماهنگ کنیم و لذا چون معارفه استانی داشتند در جلسه حضور ندارند و یکی از نیروی مودب شهرستان جناب سرهنگ مهدیخانی است و چون ادب دارد ما هم سعی می کنیم در مسائل عمومی و اجتماعی کمکش کنیم. از سپاه ناحیه ماهنشان جناب سرگرد محمدی که این جلسه را تدارک دیدند، حاج آقای حسینی در جهاد، حاج آقای خسروی رئیس محترم اداره تبلیغات شهرستان که جلسه شئوون فرهنگی را هم قبلا برگزار کردند و من تشکر می کنم، عزیزانی که نظر دادند و نظرات همه مفید بود و اگر یک موقع جسارتا عرض می شد که تمام، بخاطرضیق وقت است وخصوصا که مسئوولان ادارات باید دراداره حاضرشوند لذا باید جلسه محدودیت داشته باشد و تشکرمی کنم ازهمه عزیزان که در مورد امر به معروف و نهی از منکر دغدغه دارند. در مورد امربه معروف ونهی از منکرهمه عزیزان نمی گوییم صاحب نظرند که دروغ باشد ولی همه عزیزان دغدغه دارند، من خودم هرروز چندساعت در مورد این مساله فکر می کنم حالا نمی گویم شما هم به اندازه ما، ولی به هر حال شما هم کاغذی به همراه داشته باشید و هر چه به ذهنتان می آید بنویسید. در مورد امر به معروف و نهی از منکر یک مبنای عقلی عرض می کنم و آن اینکه لازمه زندگی اجتماعی، محدودیت است یا باید برویم در کوه و بیابان زندگی کنیم یا اگر پذیرفتیم در جامعه زندگی کنیم لازمه زندگی اجتماعی محدودیت است، لازمه آن داشتن قاعده است. این را من نمی گویم، همه می گویندهم مسلمانان هم غیر مسلمانان. اصلا زندگی اجتماعی یعنی داشتن الگو برای زندگی و عدم رعایت الگو یعنی نبودن جامعه و نبودن جامعه یعنی هرج و مرج. پس بعضی ها که داد و بیداد می کنند که البته داد و بیداد بعضی ها از روی مرض است  ومی دانند. مثلا غلامعباس توسلی که از گروهک نهضت آزادی محسوب می شود و جامعه شناس است خودش می داند ولی داشتن حجاب را زیر سوال می برد. در فلان کشور می گویند نداشتن حجاب لازم است ما هم می گوییم داشتن حجاب لازم است. فرقی نمی کند آن جامعه هم  یک باید دارد ما هم یک باید داریم. حالا باید او حیوانی است و باید ما انسانی است. چون جامعه است هنجارها هم هست.حال معیارهنجارهاچیست؟ارزشهاست.هرجامعه نسبت به خودش ارزش دارد. البته ارزش هرجامعه محترم نیست. البته نزد خودش محترم است چون هر کسی هوای نفس دارد.ولی برخی نظرات هیچ ارزشی ندارد. بعضی ها هم می گویند امربه معروف  نکن آقا انسان ارزش دارد. قرآن می فرماید آنهایی که ازمسیرالهی خارج شده اند"کانها حمرٌمستنفره" قرآن می فرماید: بعضی انسانها الاغ نرهستند ما می خواهیم بگویم انسان محترم است کی گفته انسان محترم است؟ بلی، انسان زمانی محترم است که در مسیر فطرت قرار گیرد. آقا که به علوم انسانی تاکید دارند من شاید دویست باربعد از آمدن به ماهنشان این را گفته ام چرا می فرماید؟ چرا بعضی ها می گویند نه! چرا می گویند نه؟ چون می دانند اگر باشد آنچه که مورد نظر آنهاست، نخواهد شد. آنهایی که علمی در برابر این نظرآقا ایستاده اند چون می دانند اگر هم این کار انجام بشود آنچه آنها می گویند نخواهد شد و آنها به شهوات خود نخواهد رسید.مثلا یک استادی که با هفت نفر از دانشجویان خود رابطه نامشروع دارد و در حین ارتباط دستگیر می شود او می داند اگرعلوم، اسلامی شود اینها باید از بچگی ازجامعه پرچیده شوند و معلوم است که اینها مقاومت می کنند و خودش هم نظریه پرداز است. منظورم اینجاست که هر جامعه ارزشی دارد ولی بعضی ارزشها محترم است مانند ارزشهای مبتنی بر ولایت و اکثر ارزشها هم محترم نیستند مانند ارزشهای مبتنی بر غیرولایت یعنی شیطانی. هر جا که ولایت نیست یعنی شیطان است. طرف سوم وجود ندارد. آقا من بی تفاوت هستم، بی تفاوتی یعنی شیطانی. راه دوتاست نه سه تا. البته دردومی یعنی راه شیطانی، سلیقه ها فرق می کند.اما در کل راه یا ولایی است یا شیطانی. غیر از این دو راه نمی تواند وجود داشته باشد. پس اولا ارزشها هست و این ارزشها در معرض آسیب هستند دوما اینها باید بروز شوند، لذا کنترل لازم است. کنترل هم آقایان! شما این را می دانید ولی خودتان را مسلح کنید چون بعضی افراد با شما در این باره صحبت خواهد کرد. کنترل رسمی داریم در جامعه شناسی حتی درغربی البته برای ما الگو نیست زیرا ما اسلام را قبول داریم و اگر در آنجا هم نبود ما می گفتیم کنترل باید باشد. کلا هیچ جامعه ای بدون کنترل وجود ندارد و کنترل را تقسیم کرده اند بر رسمی و غیر رسمی. منتها اسلام یک ابتکار عمل جالبی دارد و می فرماید کنترلها را کم هزینه کنید، مردمی کنید تا پرونده ها کم شود، هر چیزی دادگاهی نشود که زندگی ها سخت شود، بلکه عاطفی شود. امر به معروف و نهی از منکر یعنی زندگی عاطفی یعنی من دوست ندارم تو بسوزی تو هم دوست نداری من بسوزم. من نمی خواهم جامعه آلوده شود، اگر ویروس وبا بیاید طرف خواهد مرد ولی اگر انسان صالحی بود به بهشت می رود ولی اگر ویروس وبای منکرات وارد جامعه شد یک: من خواهم مُرد. دو: در قیامت هم خواهم مرد. در قیامت هم عذاب دارم. پس نگذاریم فرهنگ امر به معروف ونهی از منکر تعطیل شود. اگر می خواهیم قیامتمان خوب باشد. یک سری ارزشها وجود دارد رعایت کنیم، ارزشهای دینی اگر رعایت شود خیلی چیزها هست. مثلا شما به مهد کودکها نگاه کنید که چقدر انحرافات اجتماعی را زیاد می کند. طرف می گفت که بچه ام آمده بود خانه و با بچه فامیلمان ... چون خواهران هم حضور دارند نمی توانم بیان کنم. بچه ها یک سری رفتارهایی از مهد کودکها یاد می گیرند که در آخر که این بچه بزرگ شد منجر به فحشا می شود. فحشای بدون حیا یعنی علنی حالا غیر از اینکه مشکلات عاطفی هم دارد. و اینکه گفته می شود که اگر از چیزی که کسی آن را دوست دارد نهی کنید بیشتر به آن حریص می شود. اگر اینگونه هست مثلا بچه می خواهد سم بخورد و شاید هم در سم چیزی هست که شیرین است پس مانع نشوو بگذار بخورد. بعضیها حرفهای احمقانه ای می زنند و بعضیها هم باور می کنند و نمی دانندکه این حرفها از کجا نشأت گرفته است. لذا باید از راهی وارد شد که امر به معروف ونهی از منکر صورت بگیرد ولی طرف را جری نکند. امام صادق علیه السلام فرمود:" مَنْ رَجَا شَیْئاً عَمِلَ لَهُ وَ مَنْ خَافَ مِنْ شَیْ‏ءٍ هَرَبَ مِنْه‏"کسی که از چیزی ترسید فرار می کند پس بترسان. پیغمبر اول انذار کننده است بعد مُبَشّر بهشت. پس اگر این گونه بود نباید پیغمبر می آمد مگر خدا اینها را نمی داند؟ آیا عالمتر از خدا کسی نسبت به گذشته و حال و آینده داریم؟ باید خداوند هم می گفت ای پیغمبر آن انسانهایی که مرتکب فحشا شوند نگو که بدنبال فحشا نروید چون جری تر می شوند. لازمه این حرفها چیست؟ من یک مبنا از آقای مصباح یاد گرفته ام در زمانی که در موسسه امام بودیم و بعضی مواقع هم در درس اخلاقهای ایشان در خدمتشان بودیم به شما هم به عنوان یادگاری از آن عزیز بیان می کنم و آن هم اینکه به خود حرف توجه نکنید به لازمه آن توجه کنید. چون خود حرف را شاید انسان معنایش را متوجه نشود لازمه حرف را توجه کنیم خیلی مهم است. یکی از نشانه های آخر زمان را پیغمبر اینگونه بیان می کند:"أَلْسِنَتُهُمْ‏ أَحْلَى‏ مِنَ الْعَسَل‏" زبان ها چرب و شیرین می شوند."سَرائرهُم أَنْتَنُ‏ مِنَ الْجِیَف"‏اما باطنهایشان آلوده می شوند آلوده تر از مردار. حیوان می افتد و می میرد و می ماند تعفن می دهد لذا می فرماید ظاهرهای انسانها شیرینتر می شود اما باطنشان متعفن تر از مردار می شود"و التمس التفقه لغیر الدین" تفقه و فهم در مورد غیر دین زیاد می شود.اما در مورد دین طلب فهم نمی شوند. "و انکرالمعروف وعرف المنکر" معروف منکر حساب می شودو صداوسیما یا سینما یک فلم نشان می دهد مثلا به برادری که نسبت به ناموس و خواهر خود غیرت نشان داده، آن را یک انسان نفهم و معرفی می کند. حرف زیاد هست منتها با یک حدیث سخنم را جمع بندی می کنم. امام صادق علیه السلام از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله وسلم نقل می کند:" إِنَّ الْمَعْصِیَةَ إِذَا عَمِلَ بِهَا الْعَبْدُ سِرّاً لَمْ تَضُرَّ إِلَّا عَامِلَهَا" یک گناه است مثلا یک نفر در خلوت نماز نمی خواند این فقط نماز نخوان را به جهنم می برد"فَإِذَا عَمِلَ بِهَا عَلَانِیَةً"اما اگر گناهی آشکارا انجام شود و هیچ کس هم ناراحت نمی شود "وَ لَمْ یُغَیَّرْ عَلَیْهِ أَضَرَّتْ بِالْعَامَّة" جامعه آسیب می بیند. حالا من نمی دانم و متوجه نیستم "وبا" چون یک چیز کوچکی است و فهمیدنش هم آسان است. اما انسان بزرگ کسی است که مشکلات بزرگ را درک کند. درک مشکلات اجتماعی سخت است، راهکارش هم سخت است.چون چند بعدی است و وجوه مختلفی دارد، چند علتی هم هست. امکان دارد یک کاری در جامعه انجام شود ولی چندسال بعد علت آن معلوم شود مثلا مهد کودک بعد از سی سال بی حیایی را در جامعه ترویج دهد. پس قدر امر به معروف و نهی ازمنکر را بدانیم، قدر دین را بدانیم. در آخر حدیث می فرماید: "کذلک انه یضل بعمله دین الله" اگر گناه اجتماعی شد چه می شود؟ دین الهی را در حقیقت از بین می برد. همین قدر من اکتفا می کنم اما چند نکته را هم بیان می کنم. یک: در گزینش ها دقت نمی شود که بعنوان امر به معروف ونهی از منکر عرض می کنیم که بعضی ادارات انجام داده اند که بعضا زنگ می زنند که چرا اسمش را نمی گویید؟ اگر بنا بود که بگویم چرا بدون نام می گفتم همین جا می گفتم. در گزینش ها دقت نداریم البته لازم باشد نام اداره را خواهیم گفت ولی عزیزان دقت کنند. هر کس موظف است. کسانی استخدام می شوند که هیچ اعتقادی ندارند اتفاقا تعداشان کم هست انگشت شمار هم نیست اما می بینی که بیست نفر نیروی سالم جویای کار ولی بسیت و یکمی که ناسالم بوده استخدام شده. چرا بعضیها حیا نمی کنند؟ چرا دقت نمی کنند؟ چرا قیامت خودرا بخاطر دیگران خراب می کنیم؟چرا به نظام ضربه می زنیم؟ چرا به رهبری و جامعه خیانت می کنیم؟ گزینش باطل یعنی خیانت به خود، جامعه و فرزندان و در نهایت به دین و آخرت مخصوصا. در گزینش ها دقت کنیم. فرمانداری محترم و معاونین عزیزش هستند دقت کنند که در اینگونه موارد تذکرات لازم داده شود و ما هم اگر لازم باشد وارد عمل می شویم و اگر وارد عمل شویم تا آخر ایستادگی می کنیم. بخاطر اینکه ماه محرم است و جلسه مان رنگ وبومی محرم دارد و به مصوبات هم مربوط خواهد بود در همین جا تسلیت عرض می کنم ایام سوگواری آقااباعبدالله الحسین علیه السلام را خدمت شما عزیزان. عزیزان! امام حسین علیه السلام مال و جان و فزرندانش را در این راه، در راه امر به معروف ونهی از منکر فدا کرد. امر به معروف ونهی از منکر باید همراه با امر باشد اینکه با احترام گفته شود بله امر به معروف ونهی از منکر مراتبی دارد ولی آنچه مهم است اینکه رهبر معظم انقلاب در سخنرانیهایش فرمود باید با امر باشد و اگر با خواهش می بود خداوند می فرمود خواهش به معروف ولی می فرماید امر به معروف ونهی از منکر. این بحث فقهی است و آشکار هم هست.